loading...
وبسایت تفریحی
abolfazl بازدید : 5 یکشنبه 12 خرداد 1392 نظرات (0)

:

از نگاهت خواندم که چقدر دوستم داری ،

اشک از چشمانم ریخت و از چشمان خیسم فهمیدی که عاشقت هستم

حس کن آنچه در دلم میگذرد ، دلم مثل دلهای دیگر نیست که دلی را بشکند!

تو که باشی چرا دیگر به چشمهای دیگران نگاه کنم؟!!

تو که مال من باشی چرا بخواهم از تو دل بکنم؟!

وقتی محبتهایت ، آن عشق بی پایانت به من زندگی میدهد ...

چرا بخواهم زندگی ام را جز تو با کسی دیگر قسمت کنم ؟!

چرا بخواهم قلبم را شلوغ کنم؟

همین که تو در قلبمی ، انگار یک دنیای عاشقانه در قلبم برپاست ، عشقت در قلبم بی انتهاست !

همین که تو در قلبمی بی نیازم از همه کس ، تو را میخواهم و یک کلام فقط تو را ، همین و بس!

دلم بسته به دلت ، هیچ راهی ندارد حتی اگر مرگ بخواهد مرا جدا کند از قلبت !

دیگر تمام شد ، تو در من حک شده ای، ای جان من ،تو همه چیز من شده ای!

از نگاهت خواندم که مرا میخواهی .

از آن نگاه شد که در قلب مهربانت گم شدم ، تا خواستم خودم را پیدا کنم اسیر شدم ،

تا خواستم فرار کنم ، عاشقت شدم!

از نگاهت خواندم  تو همانی که من میخواهم .

آنقدر پیش خود گفتم میخواهت ، که آخر سر تو شدی مال من ، شدی یار و عشق بی پایان من!

از نگاهت خواندم ، چند سطر از شعر زندگی را …

نگاهم کردی و خواندی آنچه چشمانم مرا دیوانه کرده است ، 

و آخر فهمیدی که قلبم تو را انتخاب کرده است!

چه انتخاب زیبایی بود ، از همان اول هم دلم به دنبال یکی مثل تو بود ،

و اینک پیدا کرده ام تو را ...

تویی که دیگر مثل و مانندی نداری، در قلبت جز من ، جایی برای کسی نــــداری ...!

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
سلام دوستان عزیز به وبسایت دنس من خوش امدید لطفا برای بهره گیری از همه ی امکانات و مطالب سایت حتما عضو شوید و از صفحات دیگر سایت هم دیدن فرمایید جهت تبادل لینک هم با من در ارتباط باشید باتشکر .............. سلام دوستان گلم که به وبلاگم سر میزنن لطفا خواهش به چترومم هم سر بزنید خوشحال میشم اونجاهم ببینمتون www.taranechat.com ........... نمیدانم . . . شب ها من شاعر می شوم . . . و تورا غزل باران می کنم . . . !! یا . . . یا تو بهانه میشوی . . . و من غزل غزل می بارم !؟! ........... آسمـان هـم کـه بـاشی بـغلت خـواهــم کـرد … فـکر گـستـردگـی واژه نبـاش هـمه در گـوشه ی تـنـهایـی مـن جـا دارنـد … پـُر از عـاشـقـانـه ای تـو دیـگر از خـدا چـه بـخواهــم ؟؟؟… ........... نگـاه کن چگونه روزها از پـی هـم می آیند و می رونـد آهسته رو به پایانـم اما چنان غرق زندگی که گویا ایـن راه را پایـانی نیست عادت کـرده ام به تنهــایی به نگفتــن به ندیـدن و دردناکتر از همــه به سکـوت ...
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    دوست دارید در وبلاگ من چه چیزی بیشتر از همه باشه؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 10
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 0
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 2
  • باردید دیروز : 1
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 2
  • بازدید ماه : 21
  • بازدید سال : 92
  • بازدید کلی : 390
  • کدهای اختصاصی

    دریافت کد تبادل آگهی هوشمند

    دریافت کد آمارگیر سایت

    دریافت کد رتبه جهانی سایت و وبلاگ